۵۰۰: از کهنگی و یگانگی

وقتی پانصد روز گذشت، فکر کردن به زیستن برای دیدن روز هزارم و حتّی هزار و یکم افسانه‌ای هم آسان می‌شود. گاهی خاطرات آدم می‌شوند ملاک پاکی و حس می‌کنی که اصیل می‌شود و زلالْ دل و اندیشه‌ات چون شرابی کهنه که از نابی و یگانگی خاطره‌ای کوچک سیراب بوده است. و این روزها، پاکی و نابی و یگانگی چه کیمیاست…
دوست من، عزیز همیشگی من، به یادت هستم.



نظر دهید