بایگانی ماهانه خرداد, ۱۳۸۷

واگویه‌ها (۱۱)

جمعه, خرداد ۳۱م, ۱۳۸۷

بنابراین همان‌طور که بعضی از بچه‌ها دفتر خاطرات دارند، من توی اتاق‌خوابم یک پیانو داشتم که همین‌جوری آن را می‌نواختم و سر دیوهایم فریاد می‌کشیدم. فکر می‌کنم اولین باری که در پانزده شانزده سالگی، ترانه‌ای ساختم، همان موقع فهمیدم که راه گریزی پیدا کرده‌ام: از طریق آفریدن چیزی، از طریق اجرای چیزی. از طریق آفرینش […]

واگویه‌ها (۱۰)

پنجشنبه, خرداد ۳۰م, ۱۳۸۷

آن گاه که به سودای رویایی خوش خُفتی و کابوسی نصیبت شد،‌ گلایه مکن. سودا را کنار بگذار و با واقعیّتی که در ناخودآگاهت پابرجاست روبه‌رو شو. این‌گونه برای کابوس‌های بیداری آماده خواهی بود.

۵۰۰: از کهنگی و یگانگی

دوشنبه, خرداد ۲۷م, ۱۳۸۷

وقتی پانصد روز گذشت، فکر کردن به زیستن برای دیدن روز هزارم و حتّی هزار و یکم افسانه‌ای هم آسان می‌شود. گاهی خاطرات آدم می‌شوند ملاک پاکی و حس می‌کنی که اصیل می‌شود و زلالْ دل و اندیشه‌ات چون شرابی کهنه که از نابی و یگانگی خاطره‌ای کوچک سیراب بوده است. و این روزها، پاکی […]

واگویه‌ها (۹)

یکشنبه, خرداد ۲۶م, ۱۳۸۷

«شادی در نتیجهٔ جستجوی آگاهانه برای آن حاصل نمی‌شود؛ شادی عموماً محصولِ جانبی فعالیّت‌های دیگر است.»
– آلدوس هاکسلی، مقالهٔ «Distractions I» در کتاب ودانتا دربارهٔ جهان غرب

واگویه‌ها (۸)

یکشنبه, خرداد ۲۶م, ۱۳۸۷

تا حالا شده است که وسط خواندن یک کتابی که خیلی باهاش حال کرده‌اید، بی‌هوا این هوس به سرتان بیافتد که بروید و از اول کتاب دوباره شروع کنید؟ یا پیش آمده که وقتی کتابی که خواندنش تجربهٔ بی‌نظیری بوده تمام شود و وقتی دارید کنار می‌گذاریدش فکر کرده باشید که آیا در باقیماندهٔ زندگیتان […]