بایگانی موضوعی "هنر"

از دردی که ایشان بودند…

جمعه, بهمن ۱۲م, ۱۳۸۶

همه از «افرا»ی بیضائی گفته‌اند و کمتر کسی پرسیده است از خودش که این همه تلخی از کجا رخنه کرده است به جان اثر او. تلخی در کارهای او کم نبوده و نیست، اما این تلخی از آنهایی‌ست که یقه‌ات را می‌گیرد و رهایت نمی‌کند. دقیقاً یقهٔ توی تماشاگر را می‌گیرد؛ تو، کنار دستی‌ات، […]

یکی دو چیز برای به وجد آمدن…

پنجشنبه, دی ۱۳م, ۱۳۸۶

پریروز سری زدم به موزهٔ هنرهای معاصر برای دیدن کارهای پنجمین دوسالانهٔ مجسمه‌سازی. بنابر گفته‌ها و شنیده‌ها میانگین سنی هنرمندهایی که در این دوره از دوسالانه کار داشته‌اند از ۳۰ سال پایین‌تر است (بنابر آمار وب‌گاه دوسالانه، از ۳۷۱ شرکت‌کننده، ۲۶۵ نفر زیر ۳۵ سال بوده‌اند) که می‌تواند هم نشانهٔ خوبی باشد و هم نشانه‌ای […]

نشانه‌ای به رهایی؟

یکشنبه, دی ۹م, ۱۳۸۶

آنتونن آرتو گفته است:

«هرگز شعری، نوشته‌ای، تابلوی نقاشی و مجسمه‌ای، بنای زیبا و ارزشمندی، اختراعی، کشف بزرگی به وجود نمی‌آید، مگر آن که خالق آن خواسته باشد ساعت‌هایی از دوزخ تحمل‌ناپذیر زندگی رهایی یابد.»

و من به این فکر می‌کنم که این رهایی یا این نشانه‌ها به رهایی چگونه در زندگی هنرمند، محقق، یا کاشف ظاهر […]

سالها بعد از روزی که موسیقی مُرد…

شنبه, اسفند ۵م, ۱۳۸۵

همیشه فکر کرده‌ام به اینکه هنرمندانی که در جوانی مرده‌اند اگر مرگ سراغشان نیامده بود، امروز چگونه بودند؟ چه می‌کردند؟ چگونه آثاری می‌آفریدند؟ مثلاً آیا هندریکس به آرامش می‌رسید؟ یا کرت کوبین بلوز می‌نواخت؟ فردی مرکوری با صدا و خلاقیتش چه می‌کرد؟ جیم موریسون چه می‌کرد؟ یا کشتگان روزی که موسیقی مُرد؟
گاردین یک نوشتهٔ کوتاهی […]