پرسش

وقتی که خواستِ واقعی قلبی‌ات با نیک‌خواهی اخلاقی و منطقی‌ات تضاد پیدا می‌کند، چه می‌کنی؟


۱۲ نظر دربارهٔ «پرسش» داده شده است.

  1. مصطفا چنین گفته است :

    من؟ تا جایی که بتوانم خویشتنداری. می‌کنم این کار را بکنم.

  2. مصطفا چنین گفته است :

    جمله را اصلاح می‌کنم: فکر می‌کنم این کار را بکنم.

  3. مون چنین گفته است :

    من فکر میکنم ندای درون مون رو اگه بشنویم می فهمیم که باید چیکار بکنیم گاهی نیک خواهی اخلاقی و منطقی چیزی به جز چیزهای از پیش تعیین شده نیستند که به خورد ماداده شدند خواست واقعی قلبی اگر ندای قلب ما باشه که ما رو به کاری میخونه به نظرم نباید بهش بی توجه بود به هیچ وجه چون اگه این کارو بکنیم کم کم قلبمون با ما قهر میکنه و دیگه با ما حرف نمیزنه این طوریه که به نظرم آدم های خیلی اخلاق گرا و منطقی دیگه هیچ شیدایی ندارند و من که به شخصه با زندگی بدون شیدایی اصلن موافق نیستم حتی اگه به قیمت این باشه که بعضی اصولم رو زیر پا بذارم . اصلن من فهمیدم که نیک خواهی اخلاقی و منطقی اونقدرهاهم نیک خواهی نیست یعنی در صورت اینکه نیک خواهی اخلاقی ومنطقی ت رو بی خیال شی بدخواهی در کار نخواهد بود . نیک خوا هی و بد خواهی نیست یک چیزی ست که چیزی نیست و نباید اونقدرسختش کرد ..من البته باید اعتراف کنم اصلن خویشتن دار نیستم اما به نظرم خویشتن داری در این مورد پشت کردن به ندای قلب است .

  4. شروین چنین گفته است :

    ممنون از پیام‌ها.
    چیزی که باید اضافه کنم این است که مسلک دل بی‌قراری است و سرعت در رسیدن به مطلوب. اما شاید روش منطق و اخلاق نوعی صبر فداکارانه است برای اینکه همه چیز بدون تخریب پیش رود؛ حتّی اگر مراد دل حاصل نشود.

  5. ماندا چنین گفته است :

    خيلي سخته و بوده كه در چنين شرايطي قرار گرفتم ولي اكثر اوقات نگاه ديگران و تصوري كه نسبت به من خواهند داشت بر خواست قلبي من پيروز شده و ترجيح دادم كه منطقي باشم .شايد پشيمون هم شده باشم !

  6. فرزانه چنین گفته است :

    من اصلاً چیزی را که با اخلاق و منطقم متناقض باشد *نمی‌خواهم*.

  7. جواد چنین گفته است :

    می خوابم
    بعدش که از خواب بلند می شم
    ماجرا کلی تغییر کرده

  8. جواد چنین گفته است :

    راستش بیشتر که فکر کردم فهمیدم که اگر چنین اتفاقی بیفتد یعنی هنوز راه خودت را پیدا نکرده ای…. هیچ گاه برای کسی که قلبش برای چیزی بزرگ می تپد و خواستی ارزشمند برای زندگی اش دارد متناقض نمی نماید و منطق و جوهره ی نیک خواهی او نیز با قلب اش همسوست
    البته زندگی پر از پارادوکس و تناقض است ولی می توان به وحدتی درونی رسید و راهی سخت ولی ممکن است

  9. سهیلا چنین گفته است :

    من به ندای قلبم گوش می دم. شاید اصلا نیک خواهی اخلاقی و منطقی ای در کار نباشه. شاید کاری که قلبم ازم می خواد انجام بدم, اخلاقی تر و منطقی تر باشه. شاید هم نباشه اما تجربه می کنم. تجربه های دیگران به درد من نمی خوره. تجربه های دیگران به من گفته که اخلاق اینه, منطق اینه, نیک خواهی اینه! از کجا معلوم درست باشه؟

  10. من چنین گفته است :

    بستگی داره چقدر بهم فشار اومده باشه

  11. سرمه چنین گفته است :

    اینکه لغت نیک خواهی را انتخاب کرده ای برای این سوال یعنی پای زیان دیگری در میان است ؟ اگر پای آسیب به دیگری در میان باشد از خواست قلبی ام _ البته به سختی _ می گذرم . در غیر اینصورت گمان نکنم .

  12. شروین چنین گفته است :

    دوستان! از همهٔ شما بی‌نهایت ممنونم که وقت گذاشتید و پرسشم را پاسخ گفتید.

نظر دهید